هیچ راهی برایشان بسته نیست از هر معبری که اراده کنند رد می شوند و به هر کجا که بخواهند سرک می کشند.
روی سخن ما با آن دسته موتورسورارانی است که خیابانها و معابر شهری برایشان پیست بازی است و انگار که آنها تافته جدا بافته از وسایل نقلیه اند و سرپیچی از قانون هم که شده عادت .
یکی برای فرار از ترافیک سنگین دیگری برای معاش خانواده و آن یکی هم شاید شور جوانی
اما رفتارهای عجیب و غریب برخی موتورسواران با چراغ قرمز بیگانه اند و گویا خیابان یک طرفه و خط ویژه و عبور ممنوع هم که برایشان معنایی ندارد.
قوانینی که بازدارنده نیست و رفتارهایی که به علت نبود آموزش ناهنجارند .
وطرح هایی که هراز چند با شعار ساماندهی شروع می شوند و در فصلی دیگر به فراموشی می روند باعث شده هر روز امنیت تردد با خطر مواجه شود و سرنوشت راکبان موتور هم با مرگ گره بخورد .
به هر حال خوب راندن هم هنره و هم مهارت /مهارتی که با آموزش مداوم به دست می آید و نتیجه اش نظم آمد و شد است و امنیت برای شهروندان.
کلمات کلیدی: